-
جمعه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۴۹ ب.ظ
کتاب «تبار انحراف 3» پژوهشی در جریان شناسی انحرافات تاریخی است که زیر نظر استاد حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب و از سوی انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است.
کتاب «تبار انحراف 3» پژوهشی در جریان شناسی انحرافات تاریخی است که زیر نظر استاد حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب و از سوی انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است.
استاد صهیونیسمپژوه گفت: عدهای به دنبال وجه تفرق بین یهود و صهیونیسم هستند که گاهی این جملات را به بزرگان هم نسبت میدهند؛ اما در واقع، این وجه تفرق نادرست است و فرقی بین یهود و صهیونیسم نیست.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «زمینهها و مبانی شکلگیری صهیونیسم» با ارائه بحث شمس الدین رحمانی از اساتید تاریخ چهاردهم اردیبهشت ماه 1396 در محل مؤسسه برگزار شد.
استاد رحمانی از اساتید حوزه یهودپژوهی و صهیونیسمشناسی در ابتدای جلسه با تکیه بر بیانات حضرت امام و رهبر معظم انقلاب درباره فلسطین و مبارزه با صهیونیسم، به اهمیت این موضوع پرداخته و گفت: مسائل فلسطین و اسرائیل محدود به تقابل دوطرفه نیست؛ بلکه این مسائل از آداب و رسوم گرفته تا زیستمحیط آنان، بسیار مفصل و متعدد میباشد؛ یعنی اینکه در بین خود رژیم صهیونیستی، سلایق و نظرات مختلفی وجود دارد.
وی که در جمع تعدادی از طلاب یهودپژوه ارائه بحث میکرد، به نقش تحریف که سابقه دیرینه در قوم یهود دارد، اشاره کرده و یادآور شد: تحریف حقایق، یکی از رذائل اخلاقی یهود به شمار میرود که نمود امروزی آن در رسانههای غربی و آمریکایی هویداست. یهودیان با انجام تحریف کتب مقدس، سعی برآن داشتند که حقایق الهی محو شود که این امر در مورد قرآن نیز مستثنا نیست، چراکه یهودیان به دنبال تحریف حقایق قرآنی هستند. قرآنی که تمامی قوانین الهی برای بشر، در آن آمده است، اگر به دست تحریف سپرده شود، دیگر نامی از اسلام و دین باقی نخواهد ماند.
استاد رحمانی در ادامه افزود: عدهای به دنبال وجه تفرق بین یهود و صهیونیسم هستند که گاهی این جملات را به بزرگان هم نسبت میدهند؛ اما در واقع، این وجه تفرق نادرست است و فرقی بین یهود و صهیونیسم نیست. امروزه صهیونیسم تماما در حوزه نظر و عمل، تحت تأثیر کتب مقدس تحریفشده میباشد و مبانی و زمینههای خود را وامدار مبانی یهودیت است.
در پایان این جلسه، پرسش و پاسخ بین استاد رحمانی و طلاب صورت گرفت.
انتهای پیام/
نشست علمی «جریانشناسی تاریخیِ نزاع بنیهاشم و بنیامیه» با ارائه استاد محمد اللهاکبری برگزار شد.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «جریانشناسی تاریخیِ نزاع بنیهاشم و بنیامیه» با ارائه استاد محمد اللهاکبری، روز 7 بهمنماه 1395 در محل این مؤسسه برگزار شد.
استاد اللهاکبری در مقدمه نشست، پس از اینکه گفت موضوع بحث، در مورد دو خاندان خویشاوندی است که یکی از آنها خوشنام و خوشسابقه و منتخب خداوند برای هدایت بشر یعنی بنیهاشم، و دیگری بدنام و بدسابقه یعنی بنیامیه است، بحث نسبتا مبسوطی از تاریخچه سکونت اقوام در مکه ارائه نمود.
استاد تاریخ در ادامه، نزاع این دو خاندان را به چهار مرحله تقسیم نموده و جزئیاتی از این مراحل چهارگانه را توضیح داد.
وی گفت: مرحله اول این نزاع، پس از به قدرت رسیدن بنیهاشم و امیةبنشمس شروع شد که هم نزاع آشکار و هم نزاع پنهانی در آن بود. یکی از علل این نزاع، وقتی بود که بنیامیه میدید طایفه مقابل(بنیهاشم) در نظر مردم به مقام تقدس رسیده است.
استاد اللهاکبری شروع مرحله دوم را با آغاز بعثت نبی مکرم اسلام(ص) دانسته و گفت: تا دو سه سال بعد از بعثت، نزاع چندانی در میان نبود، اما زمانی که پیامبر(ص) به مرامش اصرار میکند، قریش جبهه میگیرد.
وی اضافه کرد: بعد از هجرت رسول اکرم(ص) به مدینه و به وجود آمدن غزوات و کشته شدن بزرگان بنیامیه در این جنگها، مواجهه بین دو خاندان به اوج میرسد. البته پس از فتح مکه و بخشیده شدن ابوسفیان و امتیازاتی که توسط پیامبر(ص) به وی داده شد و در ادامه هم، مناصبی به افراد این خاندان از سوی آن حضرت واگذار شد، از شدت این نزاع تا حدودی کاسته شد.
این استاد در ادامه تأکید کرد: حد فاصل رحلت پیامبر اسلام(ص) تا مرگ عثمان، مرحله دیگری از این نزاع میباشد. وقتی عثمان خلیفه شد، همه مسؤولین حکومتی از بنیامیه بودند و بیتالمال هم به مال شخصی آنها تبدیل شد.
استاد اللهاکبری گفت: پس از به حکومت رسیدن امام علی(ع) و وقوع جنگ صفین، دوباره این منازعه به اوج میرسد؛ ولی بعد از شهادت ایشان و پس از اینکه امام حسن(ع) پیمان صلحنامه را امضا نمودند، منازعه بین دو خاندان فروکش کرد و در ادامه هم میدان قدرت به بنیامیه تحویل داده شد.
وی همچنین به قضایای کربلا پرداخت و اینکه در این برهه، منازعه دوباره به اوج میرسد، به اختلاف بنیهاشم پس از حادثه کربلا اشاره نمود و تاریخچه بنیامیه را در این میان به صورت گذرا تا انقراضش مورد بررسی قرار داد.
در پایان نشست، استاد اللهاکبری به سؤالات حاضرین پاسخ داد.
انتهای پیام/
در نشست علمی «انحرافگری یهود در مسیحیت(صهیونیزم مسیحی)؛ از پولس تا مارتین لوتر» عنوان شد: پولس یکی از افرادی بود که ذهن بسیار فعالی داشت، یک یهودی تحصیل کرده، صاحب جاه و ثروت.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «انحرافگری یهود در مسیحیت(صهیونیزم مسیحی) ؛ از پولس تا مارتین لوتر» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سعید ارجمندفر، استاد تاریخ در تاریخ 23 دی 1395 برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین ارجمندفر در بیان شخصیت پولس تصریح کرد: پولس یکی از افرادی بود که ذهن بسیار فعالی داشت، یک یهودی تحصیل کرده، صاحب جاه و ثروت، و ثروت خوب از طرف پدری به قدری ثروت داشت که پدرش شهروندی روم را خریده بود، یعنی دیگر به عنوان شهروند اورشلیم به حساب نمیآمد، یهودی شهروند روم به حساب میآمد.
وی اظهار کرد: قانونی هم آن زمان بود که اگر یک رومیدر یکی از ممالک روم خطایی میکرد حق محاکمه نداشتند، نهایتا دستگیرمیکردند وبه روم میفرستاند تا روم تصمیم بگیرد. پولس، کتابخانه ای عظیم داشت. مطالعات زیادی داشت وبه آن صورتی که معروف است(البته اطلاعات ما از پولس، اطلاعاتی است، که مسیحیان گزارش میدهند) ایشان به ادیان مختلف هم آشنایی داشت.
استاد تاریخ تأکید کرد: حال یک کسی که این سواد و معرفت را داشته است، مهمترین وظیفه اش، کشتار مسیحیان بود. لشکر میکشید، میرفت با اجازه ی حاکمیت اورشلیم، به مناطق مختلف، مسیحیان را بدست آورده و میکشت. در سفری که به شام داشت، در آنجا ادعایی میکند که بله مسیح بر من نازل شد است و چشمان مرا کور کرد و گفت چرا فرزندان من را اذیت میکنی؟ من متنبه شده ؤ لذا چشمان مرا بصیر کرد وروشنایی بخشید.
وی افزود: پولس یک سال ناپدید میشود، بعد از یکسال که باز میگردد، ادعا میکند مسیحی شدم، نام من هم عوض شده است، و نامم را به پولس تغییر دادم. و خیلی اسم قبلیش مهم بوده است، چرا که شائول اسمی، عبری است، اما پولس نامی عبری نیست بلکه نامی رومی یا یونانی است. تغییر هویت به این صورت و باوری را که مطرح میکند، باوری جدید است.
حجتالاسلام والمسلمین ارجمندفر با بیان اینکه ما نمیخواهیم بگوییم که پولس چه کی بوده است و چه کاری انجام داده است، اذعان کرد: ایشان به عنوان یک یهودی این کارها را انجام میدهد. اگر دو جنایت یهود نبود، دین ما و مسیحیت و دین یهود، یک دین بیشتر نبود و آن اسلام بود، همین یک دین.
وی اضافه کرد: شما اگر نگاه کنید از حضرت آدم(ع) تا حضرت عیسی(ع) یک دین وجود داشت. با آن همه انحرافاتی که در داخل خود دارند اما از عیسی(ع) به بعد یک دفعه دین مردم عوض میشود. دین جدید مطرح میشود.
این استاد بیان داشت: اصلا شرط مسیحی بودن در نگاه حواریون این بوده است که آیین یهود را باید از قبل قبول کند، خدا و روش یهود را و انبیای یهود را قبول کند... اما پولس آمد و گفت: خیر، نیازی به این کار نیست، انحرافات پولس از همین جا آغاز شد.
وی در ادامه جلسه مباحثی مانند ادعای یهودیان در مورد اجداد خود، داستان برکت دادن سام، تعدد انبیای ارسال شده بهسوی بنیاسرائیل، انقلاب در یهود با ظهور عیسی(ع)، شروع فتنهگری یهود در زمان حضرت عیسی(ع) را مورد تبیین قرار داد.
انتهای پیام/
نشست علمی «چیستی مطالعات تاریخ تحلیلی با تکیه بر مطالعات تاریخی اهلبیت(علیهمالسلام)» برگزار شد.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «چیستی مطالعات تاریخ تحلیلی با تکیه بر مطالعات تاریخی اهلبیت(علیهمالسلام)» با سخنرانی دکتر نعمتالله صفری فروشانی، 16 دی 1395 برگزار شد.
در این نشست صفری فروشانی به بررسی لغوی و اصطلاحی تاریخ و تحلیل پرداخت و تعریف لغوی و اصطلاحی «تاریخ» اظهار داشت: مفهوم شناسی یکی تاریخ و یکی تحلیل یا تحلیلی، تاریخ دو معنا استعمال دارد یکی واقعیتی که در گذشته اتفاق افتاده مثلا بعثت، هجرت، نبوت اینهایی که در گذشته خود واقعیتی که در گذشته اتفاق افتاده که بهش میگویند و یکی گزارش اون واقعیت ما الان در قرن پانزدهم داریم گزارش اون واقعیت را میدهیم که از اینجا روشن میشود که تاریخ به معنای اول که به معنای واقعیت است از مقوله هستی شناسی است و تاریخ به معنای دوم که گزارش است از مقوله معرفت شناسی.
وی ادامه داد: خب این معنای تاریخ اما معنای اصطلاحی تاریخ را معمولا میگفتند حوادث گذشته بر انسان این تعریف تعریف دقیقی نیست بلکه باید به گونه ای تاریخ را تعریف کرد که شامل همه انواع تاریخ که جدیدا هم بعنوان علم مطرح شدند بهش. تعریفی که ما پیشنهاد میکنیم این است: حوادث، جریانها و وضعیتهای مرتبط با گذشته انسان، حوادث که همان تعریف قبلی است، جریانها و وضعیت، گزارش وضعیت گرچه ایستا هم باشد تاریخ است.
این استاد حوزه در تعریف لغوی و اصطلاحی «تحلیل» نیز تأکید کرد: تحلیل؛ تاریخ تمام شد اگر بحثی در تاریخ هست بفرمایید تا برویم سراغ تحلیل. اما تحلیل، تحلیل یک لغت عربی است که در فارسی استعمال فراوانی دارد در لغتنامهها هم تعاریف متفاوتی برایش انجام دادند، اونچه که بدرد ما میخورد کاویدن حل کردن و گشودن است از میان معانی مختلف لغوی اینها بدرد ما میخورد اگر نه تحلیل رفتن یعنی هضم شدن تحلیل رفتن یعنی لاغر شدن، اینها هم هست اما ما اینها را فعلا کاری نداریم.
وی اضافه کرد: اما در اصطلاح تحلیل به چه معناست در اصطلاح تحلیل یک لغت ترجمه ای است، لغت ترجمه ای خواص خاص خودش را دارد من جمله اینکه هر چه باد در سرزمین مبداء داشته منتقل میشود به سرزمین مقصد، ترجمه چیه؟ ترجمه آنالیز است، و اونجا در مورد تاریخ و درباره علوم دیگر معانی دیگری از این آنالیز استنباط میکنند، همین معانی به فارسی هم منتقل شده و در فارسی هم این را خدمتتون عرض بکنم که تحلیل یکی از پر بسامد ترین مفاهیم است که در علوم مختلف با معنای علمیخاص اون رشته بکار میرود مثلا در ریاضی شما تحلیل دارید، در فیزیک تحلیل دارد، در آمار تحلیل آماری دارید، در علوم روانشناسی و علوم روانشناسی مثلا تحلیل محتوا دارید حتی در زیست شناسی شما تحلیل دارید، حتی در فکر شما کلمه تحلیل دارید، یادتون هست حالا فکر را بگویید؟کجاها بکار میبریم؟ تحلیل حلال و تحلیل حرام، حلال کردن مثلا میگویند حلالُ محمدٍ حلالٌ الی یوم القیامه و حرام محمدٍ حرامٌ الی یوم القیامه اگر کسی خلاف این را انجام بدهد میگویند تحلیل حرام کردی، خب پس ببینید یک اصطلاح یک لغت چند رشته ای است در چند رشته بکار میرود که در هر رشته ما باید معنای خاص خودش را داشته باشیم.
انتهای پیام/
نشست علمی «وحی کودک؛ بشارت پیامبر خاتم در کتاب مخفی یهود» با ارائه بحث حجتالاسلام و المسلمین سعید سلیمی و حامد فتاحی برگزار شد.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «وحی کودک؛ بشارت پیامبر خاتم در کتاب مخفی یهود» روز نهم دی ماه 1395 از سوی این مؤسسه برگزار شد.
در این نشست علمی حجتالاسلام و المسلمین سعید سلیمی و حامد فتاحی به بیان نقطه نظرات خود پرداختند.
حجتالاسلام والمسلمین سلیمی در سخنانی درباره اهمیت این موضوع تصریح کرد: اولا قرآن کریم در چند جا فرمود: که یهود کتابهایی را مخفی می کردند و یا مطالبی را تحریف می کردند. اگر تفسیری بخواهد بر این آیات نوشته شود لازم است یک تفحص و تجسس و یک پژوهشی داشته باشیم تا ببینیم آن کتب مخفی چه کتبی بوده است. شاید سرنخی بدست آمد ولذا برای تفسیر قرآن لازم است. ثانیا در این کتابها مطالبی است که برای خودمان بسیار مهم و قابل تأمل است. بعنوان مثال بنده تا قبل از اینکه کتب بشارات و کتب مستبصرین را ملاحظه کنم و ببینم که این ها به چه شکلی اسلام آوردند و مسلمان شدند خیلی قدر دینم و قدر پیامبر اسلام را نمی دانستم.
وی ادامه داد: البته اگرچه حضرت را دوست می داشتم و سر و جان را فدای ایشان می کردم (البته در مقام ادعا) ولی به این شکلی که از آن تاریخ به بعد به این قضیه نگاه می کنم کاملا فرق کرده یعنی از آن تاریخ به بعد وقتی که اسم پیامبر عظیم الشأن اسلام به میان می آید احساس می کنم که باید احترام کنم و قدر بدانم. تا کسی این اتفاقی که برای من افتاده برای او نیافتد متوجه نمی شود من چه می گویم.
این محقق حوزوی تأکید کرد: مثل کسی که (بلا تشبیه) یک انگشتری داشته باشد و فکر نمی کند که این انگشتر یک انگشتر قیمتی است و بعدا که به او بگویند این انگشتر قیمتی است خیلی بیشتر از آن مراقبت می کند تا مبدا آن را از دست بدهد. انسان خیلی قدردان می شود وقتی که ببیند دیگران چقدر زحمت کشیدند و یک عمر تلاش کردند و به این نتیجه رسیدند که حقیقت اینجاست و حالا در دوران پیری مستبصر شده و در نقطه صفر به دنبال مافات می گردد.
وی افزود: و ثالثا اینکه ما در بعضی از کتب نوشته شده توسط یهود مطالبی را می یابیم که در کتب ما نیست. برای مثال خیلی ها تعجب می کنند که چرا یهودیها این همه برای اسرائیل کمک می فرستند. نه تنها از ایران بلکه از سراسر دنیا برای اسرائیل کمک می فرستند. به چه دلیل؟ آیا اینها نمی دانند کودک کشی کار بدی است؟! آیا اینها وجدان و انسانیت ندارند؟! آیا حقیقت را نمی بینند و نمی دانند این پولها خرج چه چیز می شود؟! چرا این کارها را انجام می دهند؟ اما اگر کتابهای اینها را بخوانیم، تورات را ملاحظه کنیم و کتبی که اینها در باب عقاید و احکام نوشته اند را ملاحظه کنیم می بینیم که این کار برای اینها لازم و واجب است.
در ادامه بحث حامد فتاحی نیز گفت: تفسیر آیاتی که در مورد کتمان کتب مقدس است برکاتی دارد و اینکه به موضوع بشارت پرداخته شود. در کنار تفسیر این دسته از آیات، یک سری از آیات قرآن اشاره دارد به این که اهل کتاب پیامبر(ص) را میشناسند. مثلا در آیه 146 از سوره بقره خداوند می فرماید: «الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون أبنائهم» به کسانی که ما کتاب دادیم او را میشناسند مراد از مرجع ضمیر(ه) در آیه وجود پیامبر(ص) است یعنی حضرت رسول را مثل فرزندان خودشان میشناسند.
وی عنوان کرد: وقتی به موضوع بشارت پرداخته شود اثباتی خواهد بود بر همین آیه قرآن و به عبارتی دیگر سندی بر آیاتی از این دست ارائه خواهد شد. برکت بعدی پرداختن به اشارات اثبات حقانیت حضرت رسول اکرم است. پیامبری که رسولان قبلی مژده و بشارت آمدن او را دادند از منابع رسیده به ما اثبات می شود که مراد حضرت محمد(ص) می باشند و پرداختن به موضوع بشارات بر حقانیت رسول اکرم می باشد که وحی کودک یکی از مصادیق آن است.
فتاحی یادآور شد: در آیات آخر سوره بقره آمده که باید به کلیه رسل ایمان داشته باشیم و مسأله نبوت فقط نبوت حضرت خاتم(ص) نیست و از طرفی میتوان گفت سندی بر حقانیت خود رسولان قبل از اسلام است که پیشگویی کردند یعنی یکی از پیشگوییهای مهم رسولان قبل از اسلام این است که آنچه که پیش گویی کردند محقق شده است و فقط اختصاص به حقانیت پیامبر خاتم ندارد و حقانیت تمام انبیاء اثبات میشود.
انتهای پیام/
نشست علمی «یهود و بنیامیه» برگزار شد و در آن تأکید شد که یکی از مهمترین مسائل تاریخی که کلی از شبهات را میتواند برای ما حل کند و راهگشای مسائل جدیدی در باب تاریخ خواهد بود، مسئله یهودیان مکه است.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «یهود و بنیامیه» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین جواد ابوالقاسمی، معاون پژوهشی مؤسسه ولی عصر(عج) برگزار شد.
در این نشست که 25 آذرماه سال 1395 برگزار شد، طلاب و محقق عرصه تاریخ حضور داشته و ضمن شنیدن مطالب استاد، پاسخ پرسشهای خود را نیز دریافت کردند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسمی در سخنانی عنوان کرد: یکی از مهمترین مسائل تاریخی که کلی از شبهات را میتواند برای ما حل کند و راهگشای مسائل جدیدی در باب تاریخ خواهد بود، مسئله یهودیان مکه است؛ یهودیان مکه که در تاریخ کسی جرات صحبت کردن در مورد آنها ندارد.
وی اضافه کرد: در خیلی از کتابها اشاره به یهود مکه شده است؛ در تفسیر غرآئب القرآن در جلد پنجم مطرح میکند با این عبارت که: والذین أوردوا هذا الاقتراه، کسانی که این پیشنهاد را به قریش دادند که از پیامبر بپرسند، مثلا أن الیهود أمروا قریشا أن یسألوا محمدا مثل ما أوتی موسی.
این محقق حوزوی تصریح کرد: در مکه، اهل مکه به پیغمبر میگویند لولا أوتی مثل ما اوتی موسی؛ چرا مانند معجزات موسی معجزه نداشتی؟ شما مشرکین مکه اید چه ربطی به حضرت موسی(ع) دارید؟!
وی ادامه داد: این آیه خیلی راه گشاست که یهود مکه بدنبال چه بودند؟ مشرکین مکه دنبال معجزات حضرت موسی بودند. میگوید والذین أوردوا هذ الاقتراه یهود مکه؛ کسانی که این پیشنهاد را مطرح کردند یهودیان مکه بودند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسمی گفت: هنوز هم در تاریخ از یهودیان مکه صحبت نمیکنند، اینها چه کسانی هستند؟ مشهور این است که یهودیها در مدینه بودند، در مکه جایگاهی نداشتند ولی واقعیت این است که یک سری درسهایی در تاریخ بوده است که میخواسته پرونده یهودیان مکه را کلا مخفی بکند.
استاد در ادامه به بررسی مطالب مرتبط با پنهان کردن سکونت یهودیان در مکه، دلایل سکونت یهودیان در مکه، ارتباط بنیامیه با یهود و... را مورد کنکاش قرار داد.
انتهای پیام/
نشست علمی «آیندهشناسی جریانهای تاریخ با تمرکز بر آل اسماعیل و آل اسحاق» برگزار و در آن تصریح شد که یهودیان، جزئی از بنیاسرائیلیان بودند که ره به انحراف بردند و تاکنون، هر روز که گذشته است، از خط پیامبران الهی دورتر شدهاند.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «آیندهشناسی جریانهای تاریخ با تمرکز بر آل اسماعیل و آل اسحاق» 18 آذرماه سال 1395 با ارائه رضا مصطفوی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ دین و یهودیت و سینما، در این مؤسسه برگزار شد.
در این نشست، با تمرکز بر آیندهپژوهی قرآنی- روایی و با روش تفسیری، این بحث مورد کاوش مدعو و میهمانان مؤسسه قرار گرفت.
در این نشست علمی مفصل، آقای مصطفوی، در ابتدا یهودیت و بنیاسرائیل را از حیث لغوی و اصطلاحشناسی تاریخی- قرآنی، از هم جدا کرده و از منظر قرآنی، ابراز داشت: یهودیان، جزئی از بنیاسرائیلیان بودند که ره به انحراف بردند و تاکنون، هر روز که گذشته است، از خط پیامبران الهی دورتر شدهاند و مشکل اصلی ما با همین پیروان منحرف و دنیاطلب یهود است که میخواهند خود را تمام بنیاسرائیل جا بزنند.
وی با دقت تاریخی و قرآنی و به دور از مباحث سست برخی کتب دینشناسی متأثر از تاریخنویسی یهودی- صهیونی و دانشگاهی مرسوم، چند اصطلاح «یهودی» و «بنیاسرائیلی» و «اَسباط» و «صهیونیسم» را مورد کاوش قرار داد.
از نظر این محقق قرآنی، یهودیان پس از غلبه بر سایر اسباط بنیاسرائیل، خود را بهمثابه تمام پیروان موسی(ع) و یعقوب(ع) جازدهاند؛ ولی در دنیاپرستی، گوی سبقت را ربودهاند و امروزه با پذیرش مبانی لیبرالیسم بهمثابه دین و سبک زندگی خود و بشریت، تلاش دارند که مردم جهان را از آموزههای دینی دور کنند و بهسوی سیستمهای مادی لیبرالیستی سوق دهند. اما متأسفانه امروزه همه اسباط بنیاسرائیل را به اسم یهودی میشناسیم و با دقت به این اسامی نمینگریم.
مصطفوی، در ادامه این جلسه علمی، تقابل اصلی در تاریخ را تقابل خط حق و باطل برشمرد که یهودیان به این معنای دقیق مذکور، در خط باطل قدم برداشتهاند؛ ولی میخواهند خود را میراثخوار و از آلاسحاق برشمارند؛ لذاست که در اکثر موارد، در کتبِ بهظاهر مقدس خویش، حضرت اسحاق(ع) را بر حضرت اسماعیل(ع) برتری میدهند و با این بهانه که حضرت اسماعیل(ع)، کنیززاده هستند، ایشان و نسلشان را واجد لیاقت برای سرپرستی و پیامبری بشریت در آخرالزمان نمیدانند. همانگونه که مستحضرید، پیامبر خاتم(ص) از نسل حضرت اسماعیل نبی(ع) هستند.
نویسنده کتاب «التیام» در ادامه افزود: سه جریان مهم، امروزه در عرصه جهانی وجود دارد که عبارتند از جریان دینی که تداوم اسلام حنیف ابراهیمی است؛ جریان مکاتب شرقی با محوریت چین؛ و جریان لیبرالیسم غربی.
یهودیان چون فرهنگ مستقلی ندارند، امروزه خود را با جریان لیبرالیستی پیوند زدهاند و این نمایانگر اوج انحراف ایشان از جریان دینی جهانی است. دینداری در میان اینان، بازیچه اغراض شخصی شده است و البته سبک زندگی ترویجی توسط ایشان وسینمای یهودی هالیوود، نشانگر اوج انحراف صهیونیستها از خط انبیای الهی است.
از نظر آقای مصطفوی، جریان مکاتب شرقی، عملا سبک زندگی و سیستم مبیّن و مستقلی ندارد و به دلیل بیهویتی، در حال ذوب در فرهنگ غربی است و اقتصادمحور به پیش میرود. تنها دو جریان عمده تمدنساز امروزه در جهان هستند که جریان انقلاب اسلامی، تداوم خط انبیای الهی است و جریان لیبرالیستی- صهیونیستی، تداوم اردوگاه قابیلی- شیطانی است. لذا برای آیندهپژوهی جهان لازم است که تقابل تاریخی این دو جریان مورد مطالعه قرار گیرد.
در ادامه، این محقق حوزوی با بیان اجمالی و بُرش قسمتهای مهم تاریخ پیامبران تاکنون، افزود: آنچنانکه از قرآن برمیآید، جریان لیبرال- صهیونی، به انتهای قدرت و اعتبار علمی و تمدنی خود رسیده است و با انقلاب اسلامی ایران، احیای آرمانهای نبوی و رسولان مکرم به اوج خود در دنیای معاصر رسید که این خط، انشاءالله با ظهور حضرت مهدی(عج) به اوج کمال خود خواهد رسید و جبهه باطل که هیچگاه نتوانسته است به یک جریان اصیل تاریخی تبدیل شود، نابود خواد شد.
نکته مهم اینکه اگر یهودیان، پیامبر اسلام(ص) را به بهانههای نژادی یاری نکردند، درباره حضرت مهدی(عج) چنین بهانهای نیز از آنان گرفته خواهد شد؛ چراکه ایشان، از نَسَب پدری، از آلاسماعیل و قرشی هستند و از مادر، نسبشان به حضرت شمعون پطرس که از بنیاسرائیل بودند میرسد. با ظهور این حجت تام و کامل الهی، تنها بهانهی یهودیان برای ایمان نیاوردن به اولیای آخرالزمانی حق نیز گرفته خواهد شد و باز تاریخ بهسوی تقویت اساسی جبهه حق، بازمیگردد و زمین به مستضعفان به ارث خواهد رسید؛ به عبارت دیگر، ظهور حجت آخرالزمانی حق، التیامی است بر دردهای بشرِ دور از حقیقت.
گفتنی است؛ در پایان جلسه، برنامه پرسش و پاسخ این محقق حوزوی و مدرس ادبیات و تاریخ با حاضران به انجام رسید.
انتهای پیام/
در نشست علمی «شناخت یهود از پیامبر آخرالزمان» عنوان شد که پیامبر خاتم را نه تنها اهل کتاب میشناختند، بلکه بالاتر از آن، کسان دیگری عالمان و دانشمندان هر تاریخی پیامبر خاتم را میشناختند.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «شناخت یهود از پیامبر آخرالزمان» با ارائه مصطفی بیگ محمدی از سوی این مؤسسه برگزار شد.
در این نشست که در تاریخ 6 آبانماه سال 1395 برگزار شد، کارشناس بحث مباحث و موضوعات مختلفی را مورد بررسی قرار داد که از جمله آنها میتوان به؛ شناخت یهود از پیامبر خاتم، پیشگویی بعضی از دانشمندان از مبعوث شدن پیامبر اکرم(ص)، شناخت اهل کتاب از پیامبر خاتم(ص)، ذکر قضایای کربلا در تورات و انجیل، شناخت کامل یهود به آبا و اجداد و اولاد پیامبر(ص) و جزئیات بعثت آن حضرت و... اشاره کرد.
همچنین در ادامه بحث موضوعات بشارت حضرت موسی(ع) به آمدن پیامبر خاتم(ص) و اوصیای او، هجرت «ذرخا»ی بنیاسرائیلی به محل مبعوث شدن پیامبر خاتم(ص)، اثر صلوات فرستادن بنیاسرائیل در رفع گرفتاری آنها، عزاداری انبیای الهی برای حادثه کربلا، شباهت برخی از مسلمانان با بنیاسرائیل در ایمان نیاوردن به حق با وجود شناخت آن، ارجاع شخص یهودی به علی(ع) توسط خلیفه دوم برای پاسخ به سؤالات، شباهتهای مسئله جانشینی حضرت موسی(ع) با جانشینی پیامبر اسلام(ص)، سؤال احمدبناسحاق قمی از عالم یهودی درباره امام زمان(عج)، اهل کتاب هم در گذشته، هم حال و هم در آینده پیامبر(ص) را میشناسند و اسامی ائمه معصومین(ع) در تورات مطرح شد.
بیگ محمدی در سخنان اظهار کرد: پیامبر خاتم را نه تنها اهل کتاب میشناختند، بلکه بالاتر از آن، کسان دیگری عالمان و دانشمندان هر تاریخی پیامبر خاتم را میشناختند.
وی ادامه داد: این چیز عجیبی نیست که اهل کتاب پیامبر را بشناسند شخصیتهای بزرگی در تاریخ ظهور کردند معبرین، منجمین، جادوگران صاحبان علوم غریبه، ستاره شناسان و بسیاری از این افرادی که دارای علم زیادی بودند نسبت به شأن پیامبر خاتم آگاه بودند شخصیت هایی مثل ربیعه بن ماضن، معروف به سوطیح کاهن و ضرغاع یمانی و اوس بن حارث و ... این افراد کسانی بودند اهل کتاب نبودند از عالمان و دانشمندان بودند که نسبت به شان پیامبر خاتم آگاهی داشتند.
این محقق تاریخ تصریح کرد: پیشگویان، منجمین و معبرین این علوم در طی تاریخ بشریت داشته است و این عالمان که از طریق استخدام این علوم به شان پیامبر خاتم علم داشتند و هیچ عجیب نیست که اهل کتاب پیامبر خاتم را شناخته باشند علاوه بر اینکه علوم این دانشمندان و عالمان در دست یهود بود.
وی همچنین در پایان جلسه به پرسشهای حضار پاسخ گفت.
انتهای پیام/
در نشست نسبشناسی قاتلان اهلبیت(ع)، جریان نفاق در اسلام و اقدامات آنها در به شهادت رساندن ائمه(ع) مورد بررسی قرار گرفت.
مؤسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت؛ نشست علمی «نسبشناسی قاتلان اهلبیت(علیهمالسلام)» تحت عنوان «یهود و رحلت پیامبر خاتم و خاندان ایشان» برگزار شد.
در این نشست که در تاریخ 8 مهرماه سال 1395 با حضور طلاب و روحانیون برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین سلیمی، محقق حوزوی به ایراد سخن پرداخت.
در این نشست، حجتالاسلام والمسلمین سلیمی از مربیان مؤسسه با بررسی جریان نفاق در اسلام، اقدامات آنها در به شهادت رساندن ائمه(ع) را مورد بررسی قرار داد و تأکید کرد که در پشت پرده این جریان نفاق، جریان یهود بازیگردان معرکه بوده است.
وی بیان کرد: اهلبیت(ع) به عنوان کانون نور و هدایت، همواره از طرف جریان باطل در معرض آسیب و تهدید بودهاند، تصریح کرد: آنها برای تحقق اهداف خود، بزرگترین مانع را سردمداران جریان حق، یعنی اهلبیت عصمت میدیدند؛ لذا برای حذف شخص یا شخصیت آنها همواره در تلاش بودند.
این محقق حوزوی اظهار کرد: با دقت در جریان شهادت این ائمه نور و هدی متوجه میشویم جریانی خاص در صدد حذف این استوانههای هدایت از جامعه بودهاند.
وی ادامه داد: جریانشناسی این قاتلان به جریان نفاق برمیگردد که در پشت پرده با مدیریت جریان خبیث یهود پیش میرود؛ همان جریانی که در تقابل با پیامآوران نور و هدایت چنان ددمنشی کردند که قرآن کریم آنها را قومی پیامبرکش معرفی میکند که به همین دلیل به ذلت و خواری دچار شدند.
حجتالاسلام والمسلمین سلیمی یادآور شد: قرآن کریم میفرماید «و ضُرِبَت علیهم الذِلَّةُ و المَسکَنَةُ و باءُو بِغَضَبٍ مِنَ الله ذلک بأنهم کانوا یکفُرون بآیات الله و یَقتُلُون النبیینَ بغیر الحق ذلک بما عَصَوا و کانوا یَعتَدُون»(بقره:61)؛ و(مُهر) ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند؛ چراکه آنان نسبت به آیات الهی، کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند. اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.»
انتهای پیام/